خسته ام
شاید دلم شکسته ولی هر چی شدم بازم تو این تنهایی خودم و خودم اسیر شدم.
هرچی بیشتر دلم می شکنه کمتر انسانیت ادما رو باور می کنم. چرا هنوز مرد
موندم نمی دونم . دلم برای خیلی چیزا تنگ شده برای دل خوشی های کودکیم .
این همه من و شکستند هنوز لاشخور نشدم.هنوز نجیب و پاک موندم. نمی دونم
چرا.
بدتر از شکسته شدن فراموش شدن. هر جای دنیا جای نداشته باشم اینجا جای دارم. شایدم خدا هم دوستم داشته باشه شایدم عاشقم باشه ولی دلیل نمیشه تنها نباشم.
اقای شجاعی راست می گفت همه تنهان حتی اونای که لباس خوشبختی پوشیدن . دلم به این سایت خوش بود ولی انگاری تو دنیایی مجازی کسی رو ندارم .
خسته ام خیلی خیلی خسته ام
این کلمات لعنتی نشون نمیده چه احساسی دارم چقدر داغونم ...
+ نوشته شده در شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۲ ساعت 19:20 توسط داوود ستوده راد
|